نیستان

ساخت وبلاگ
غزل میریزد و اما !نیستان می شود این دشت
دلم آتش شد و اما گلستان می شود این دست
به بوی گیسوان شب ! به زلفت شانه ای روئید
قلم ابتر شد و اما !گلستان می شود این دست
صبوری میکند دنیا، که ظلمت عمر بر باد است
دلم دفتر شد و اما گلستان می شود این دست
طواف حاجیان دیدی که بی پروانه می گردند
سرم خاور شد و اما گلستان میشود این دست
دمیده آفتاب عشق !در این دشت به رنگ سرخ
قلم اخگر شد و اما گلستان می شود این دست
مرا یک جرعه ای دادی که مستم ساقی و آتش
دلم بر سر شد و اما گلستان می شود این دست.
/سجاد نعلبندی @۲۶مرداد ۹۶ چشم نرگس...
ما را در سایت چشم نرگس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadnalbandy1 بازدید : 72 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 18:56